ParallelImage
خوب شدن حال دل...

خوب شدن حال دل...

سمیه بخشی هستم. به نظرمن دوره ي تعالي جدا از اينكه باعث ميشه وقت براي خودت بذاري و خودت رو بيشتر بشناسي و تو اين شلوغي روزگار كه خيلي چيزها گم شده و سر جاش نيست بخواي كه خودت رو پيدا كني، دوره های تعالی بهت کمک میکنه که فقط تو یک یا چند بخش زندگیت که واست امن هست نخوای زندگی کنی، و حواست باشه که چرخه ی زندگیت را میزون کنی تا جایی که بشه درست بچرخه و تعادل در زندگیت به وجود بیاد و بدونی خودت مسئول زندگی خودت هستی و بیشتر حواست به نوع زندگی کردنت باشه، و در کل آگاهانه تر زندگی کنی و عاشقانه تر دنیا رو ببینی. همچنین با حضور در کلاس ها با اشخاصي در سراسر كره ي خاكي آشنا میشی كه اون ها هم مثل تو ميخوان كه باشن و ميخوان حال دلشون خوب باشه و ميدونن كه اين حال فقط با يك دل بودن و در کنار هم با عشق بودن هست که به وجود میاد. همه ی اعضای خانواده کوچک تعالی بر این باور هستن که تعالی مصداقی از خانواده و جامعه و حتی جهان هستی میباشد و همانطور که می خواهند درست زندگی کردن رو تجربه کنن در این جمع با تمام وجود هستن و به خاطر همین مثل خودت برات دل میسوزونن و برای رشد خودشون و تو قدم برمیدارن و این افراد ميشن برات بهترين دوست كائناتي که اگر در کنارت به صورت فیزیکی نیستن ولی انرژی و مهر و عشق شون رو با تمام وجود میتونی احساس کنی. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

شناخت بهتر خود...

شناخت بهتر خود...

سینا فخری هستم. ۸ سال هست که با موسسه تعالی آشنا شدم. روزی که به تعالی دعوت شدم فکر میکردم چند تا دوست به دوستای قدیمی ام اضافه می شه، شایدم جذب اون محیط نشم و به یه سلام علیک و خداحافظی ختم بشه. در اولین دوره خودآگاهی برد‌اشتم این بود که “من که خوبم، این حرفها و نکته ها در مورد دیگران صدق میکنه” بعد از دو سه فاز که یخم وا رفت تازه فهمیدم چقدر گیر توی زندگیم هست که دست پرورده خودم هستند. توی چند تا پروژه خدمات اجتماعی که شرکت کردم هم خودم رو بهتر شناختم هم دیگران رو. تا به خودم بجنبم دیدم تعالی شده محل امن زندگیم، اعضا تعالی شدند نزدیکترین و صمیمی ترین دوستانم و استادم هم یکی از عاشق ترین و پر دغدغه ترین پرورش دهنده های دنیاست. تعالی یه مکان نیست؛ یه مفهومه از جنس عشق و آگاهی و پویایی و رشد که در همه زمان ها و مکان ها جاری هست. جاییه که با خودت مواجه میشی و میتونی برای خودت قدمی بر‌داری، در اینصورت برای اجتماعت هم قدمی برداشتی. هر لحظه که انتخاب کنی تعالی وجودت رو زندگی کنی میتونی نتیجه ای متفاوت خلق کنی. خوشحالم که با تعالی آشنا شدم، ممنونم از دوست عزیزی که منو به این فضای با اصالت دعوت کرد و سپاسگزارم از استاد ارجمندی که مفاهیم ارزشمند زندگی رو به من آموخت. تاريخ ثبت تجربه: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸

اندیشه و آگاهی...

اندیشه و آگاهی...

مجتبی دهقان هستم. همه چيز كاملا اتفاقي به وقوع پيوست. البته سه ماه پيش فك ميكردم كاملا اتفاقيه اما الان ميدونم كه من به اين دوره فراخوانده شدم. هفته هاي اول دقيقا نميدونستم من دنبال چي هستم و دوره داره به كجا ميره. از اين وضعیت يكم آزرده خاطر بودم. اما آدم صبوري هستم و منتظر بودم تا ببينم چه اتفاقي برام پيش مياد. شايد اين يكي از گرانبهاترين تجارب زندگي من بود. فكر كردن به "خود". الان وقتي فكري توي ذهنم هست، كلامي از دهانم خارج ميشه، صدايي كه مي شنوم، چيزي كه ميخورم، نگاهي كه به اطرافم دارم و تمام چيزي كه حس ميكنم پر از انديشه و آگاهيه. من به هر چيز در خودم فكر ميكنم و شايد تمام اين احساس ها باعث شده كه خودم رو بيشتر دوست داشته باشم. واقعا ديروز از خودم بودن لذت بردم و شاكر خداوند بودم. به غير از وجود خانم قبادي واقعا از چند چيز در اين دوره لذت بردم و من رو به حركت انداخت كه تو دوره بعد هم باشم. خوندن ١٠ صفحه كتاب و مهم تر نوشتن تجربه انجام باقي تكاليف روزانه كه البته اين دو مورد شايد بعضي روزها يكم اذيت كننده باشه اما مطمئنا حالا كه به پايان دوره رسيديم اهميت انجامش رو فكر ميكنم ميفهمم و وجود پايشگرها. با تمام وجود خوشحالم از حضورم در تعالي. تاريخ ثبت تجربه : آبان ماه ١٣٩۹

درس همدلی...

درس همدلی...

زهرا عاملی هستم. "آشنايى ام با تعالى، همون معجزه اى بود كه در اين برهه از زندگيم بهش احتياج داشتم." اين كلمات، عين کلماتی است كه درست چند وقت پيش، براى دوست عزيزى كه من رو به تعالى يا بهتره بگم تعالى رو به من معرفى كرد، به عنوان تشكر و قدردانى فرستادم. از تابستان ٩٩ تا به حال، توفيق شركت در سه دوره از كلاسهاى تعالى رو داشتم. سخته برام كه تمام زيبايى هاى نابى كه در اين مدت تجربه کردم رو اينجا به قلم بيارم. عطر خوش بهشت را چطور ميتوان توصيف كرد؟!؟ كلمات از بيان قاصرند. تعالى به من بيشتر از هر چيز ديگه اي درس همدلي داد. درسِ ديدن! ديدنِ دل خودم و انسانهاي ديگه و اين بينشِ همدلانه به لطف باز كردن گره كورهاي قديمي، سر درآوردن از خشم ها و كينه هاى كهنه دلم؛ اين بينشِ همدلانه، به لطف بخشش خودم و آدمهاى زندگيم و به لطفِ در لحظه "اكنون" زندگى كردن، ميسّر شد؛ كه همگى اينها از ثمرات ارزشمند و وصف ناپذير شركت در جلسات و انجام تمرينات تعالى بوده اند. تاريخ ثبت تجربه : آبان ماه ١٣٩۹

لذت بردن از حال...

لذت بردن از حال...

سمانه امانی هستم، در چهار دوره از مفاهیم تعالی به صورت مجازی حضور داشتم. تجربه ای که در حین گذراندن این دوره ها و‌انجام تمریناتش کسب کردم، فوق العاده لذت بخش، جذاب و از همه مهم تر کاربردی بود. خودم رو بهتر شناختم، حضورم برام پر رنگ تر شده و درک و لذت بردن از تک تک لحظات برام شیرین تر، یاد گرفتم خودم باشم و خودم رو زندگی کنم، شیوه رفتار و برخوردم در مقابل مشکلات تغییر کرده و به آرامش بیشتری رسیدم. تمرینات‌ دوره ها باعث شد بتونم بر ترس هام غلبه کنم، از منطقه امنم خارج شم، حس بهتری رو تجربه کنم. انگیزم برای انجام کارها بیشتر شده. از همه لذت بخش تر اینکه از نزدیکانت میشنوی که چقدر تغییرکردی و حال و هوای بهتری رو کنارت سپری میکنن و دلشون خواسته در این دوره ها شرکت کنن و مثل من حس و حال خوب رو تجربه کنن و چی از این بهتر. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

مسئولیت پذیری...

مسئولیت پذیری...

سمـانه کمال زاده هستم. حضـور در دوره هـای تعالی فرصتـی برایم فراهم کرد که بتوانم خودم را بیشتر بشناسم و در مسیر آگاهی و رشد محکم تر قـدم بردارم. این دوره کمک شایانی کرد که بتوانم با وجـود تمام مشکلات و موانع در مسیر دستیـابی به هدف و موفقیت مثبت انـدیش باشم و بـرای رسیدن به هدف نهـایی خـود تلاش مضـاعف نمایم. مسئولیت پذیری به طرز عمیق تری در وجودم شکل گرفت و از همه مهم تر از نظر من آشنایی و ارتباط با دوستان بیشتر و هم فکری و یاری رســاندن به یکدیگر. در مجموع از دیدگاه من همـه ی انسان ها باید در مسیر رشـد و آگاهـی خود قدمی برداشـته و از درون خود آگاه شـوند تا بتـوانند ارتباط درست و موثرتری را تـجربه کنند. چون زندگی چیزی جز رسیدن به آگاهی و رشـد ‌و لذت بردن از آن نیست. باشد روزی که همه در این مسیر حرکـت کنند و به ارزش درونی خود دست یابند. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

شناخت بهتر...

شناخت بهتر...

مهرنوش هستم.این یک تجربه واقعا ارزشمند برای من است که بتوانم سفری درون روح خود داشته باشم ، خودم را بهتر و عمیق تر بشناسم. درس ها ، کتاب ها ، وبینارها بسیار مفید هستند و ما را وادار می کنند تا شناخت بهتری از شخصیت ، روح و روان ، رفتارها و واکنش هایمان نسبت به مردم یا آنچه در زندگی روزمره ما اتفاق می افتد داشته باشیم. یا ما از همه این واکنش ها آگاه هستیم یا نه ، این واقعاً یک تجربه چشم نواز برای آگاهی است.

سلامت ذهن و جان...

سلامت ذهن و جان...

آنیتا دهقان هستم. تو این روزهایی که سبک زندگی تغییر کرده و آدمها وقت زیادی رو صرف محیط اطرافشون میکنن و کمتر توجهی به سلامتی شون دارن مخصوصا سلامت روان یه دوره ای مثل تعالی میتونه کمک کنه تا دقیقه هایی از روزت رو فقط و فقط صرف خودت و درونت کنی و به خودت یادآور بشی که تو چقدر مهمی. تاريخ ثبت تجربه : آبان ماه ١٣٩۹

آشنایی با خودم...

آشنایی با خودم...

حنا هستم. خیلی تجربه ی خوبی بود. اولش کمی تمرین ها عجیبن ولی بعدش آدم میفهمه که چرا انجامشون میدیم. واقعا باعث شد که به خیلی چیز ها خیلی باز تر و بهتر نگاه کنم و همونجوری که میخواستم خیلی چیزهای جدید و خوبی یاد گرفتم. نه فقط راجع به دنیای اطرافم، بلکه خودم با خودم خیلی بهتر آشنا شدم. تاريخ ثبت تجربه : آذر ماه ١٣٩۹

بهار پختگی ...

بهار پختگی ...

سارا هستم. آشنایی من با گروه تعالی از طریق یک دوست قدیمی انجام گرفت. در آستانه دومین چله از زندگی ام، در بهار پختگی، فرصت بسیار مناسبی پیدا کردم تا از منظری نه فقط جدید بلکه حیرت آور به زندگی نگاه کنم. همه اینها را مدیون تعالی هستم. ممنونم. تاريخ ثبت تجربه : آذر ماه ١٣٩۹

 آشتی با کودک درون…

آشتی با کودک درون…

ماهرخ هستم. تجربه کلی من در تعالی خودشناسی و بزرگ شدن و آشنایی با خودم و آشتی با کودک درون بود. یاد گرفتم که باید به کودک درونم هم احترام بگذارم و نباید نادیده گرفته بشه و در لحظه هایم خوب زندگی کنم. تاريخ ثبت تجربه : آذر ماه ١٣٩۹

تعهد...

تعهد...

سلام. نسیم هستم. تجربه من از تعالی این هست که اگه هر وقت یه اتفاقی برام رخ میده نباید مسائل دیگه رو تحت الشعاع قرار بده و بتونم برای هر کاری یه راهی پیدا کنم و وقتی یه حرفی میزنم متعهد باشم. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

 درک آگاهانه ی لحظه ها...

درک آگاهانه ی لحظه ها...

مریم بیژن زاده هستم. یک ماه مونده بوده به ۲۰ ساله شدنم که با تعالی آشنا شدم. با هدیه خود آگاهی و درک خویشتن زندگیم معنی دیگه ای پیدا کرد. تعالی بهم یاد داد که چطور هر چه هستم و نیستم رو بپذیرم. چطور با ابعاد مختلف وجودیم مواجه بشم. سایه ها و نور رو با هم ببینم و نگاه شفافتری به آرمانها و آرزوها داشته باشم. کنار هم قطارهای تعالی حین انجام پروژه های اجتماعی با هم خندیدیم و گریه کردیم. کار تیمی یاد گرفتیم و یاد دادیم. رشد کردیم و پرورش دادیم. خراب کردیم و ساختیم. شخم زدیم و کاشتیم و برداشتیم. تعالی مکان و زمان مکتب و تکنیک نبود برای من درک آگاهانه لحظه ها بوده و هست. تاريخ ثبت تجربه : آبان ماه ١٣٩۹

شناخت توانمندی ها...

شناخت توانمندی ها...

شکوفه بخشی هستم. وقتی پروژه ای رو شروع میکردیم همه روی قصد و نیتمون بودیم. گاهی قصد هامون خیلی جالب بود مثلا (غیر ممکن، ممکن!) و با هم و به صورت تیمی چیزی رو که همیشه فکر میکردیم خارج از توانمون هست و ممکن نیست ممکن میکردیم!! یکی از این پروژه ها ترتیب دادن کنسرت علیرضا عصار در کاخ نیاوران بود و یا اجرای نمایش خسرو و شیرین تو جشن عشق؛ که هر دو این پروژه ها، تو یه مدت خیلی کوتاه تو شرایطی عادی و بدون این انرژی تیمی محال بود. تاريخ ثبت تجربه : اسفند ماه ١٣٩۹

در زمان حال...

در زمان حال...

ایزابل هستم. الان که در موردش فکر میکنم این مدت تغییر های زیادی کردم، بیشتر از قبل به خودم توجه میکنم و فکرش هستم. خیلی میبینم که خودم چی میخوام. یه درس خوب دیگه ای هم که گرفتم، در زمان حال بودنم هست که سعی میکنم تو مواقع مختلف نسبت بهش هوشیار باشم. کتابهایی رو هم که خوندم سعی میکنم نکته هاش رو تو زندگیم رعایت کنم. مخصوصا این کتاب آخر. تجربه تمرین ها رو هم که تو گروه گذاشتیم. سعی میکنم که قصدم رو هم فراموش نکنم و در لحظات نسبت بهش آگاه باشم و انجامش بدهم. در مجموع میتونم بگم برای من حرکتی مثبت و رو به جلو بود و دوره ایی مفید و آموزنده. شاید ۱۰۰ درصد نه ولی ۸۰ درصد بود. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

شروع زندگی ...

شروع زندگی ...

آزاده حسيني هستم، شهريور ماه سال ١٣٨٤ اومدم تعالی. تازه از دانشگاه فارغ التحصيل شده بودم كه دلم مي خواست وارد اجتماع بشم و با اعتماد به نفس وارد دنياي بزرگها بشم، اما هنوز خودم رو كوچك و بي اعتماد به نفس مي ديدم و توي جمع ها احساس تنهایی داشتم. روزي كه دوستم تعالي رو بهم معرفي كرد، خواستم يه دوره رو تجربه كنم. سه ماه كه گذشت و فاز ١ رو گذروندم گفتم خوب ديگه انگار همه چيز رو فهميدم و خواستم از تعالي برم، ولی بهم گفتن كه تازه شروع شده، پيش خودم گفتم همه مطالب رو كه ياد گرفتم پس ديگه واسه چي بايد ادامه بدم، ترم بعدي كه ادامه دادم تازه فهميدم زندگي كردن و تمرین عملی اين آموخته ها دنياي ديگه ای هست. تجربه اش توي پروژه های اجتماعی و تجربه كردن مفهوم مسئولیت پذیری و نیت، زندگيم رو تغيير داد. چشم باز كردم ديدم كه آزاده اي كه توي جمع دوستاش ديده نمي شد چقدر اعتبار و اعتماد به نفس پيدا كرده، می تونه به همراه سایر اعضاء، پروژه های بزرگ و تاثیر گذاری برای اجتماع برگزار کنه. از اون موقع سال ها میگذره و هنوز هم آموزش گرفتن، خدمت کردن و رشد و تعالي برام ارزشمنده. تاريخ ثبت تجربه : ٢٦ بهمن ١٣٩٧

بودن در لحظه...

بودن در لحظه...

نگین مرتضوی هستم. شرکت در دوره های تعالی یکی از زیباترین و پر برکت ترین تجربه های زندگیم بود. درست زمانی که وجودم شوقی پنهان و عطشی پرشور درباره ی “خود” و شناخت خود را صدا زد، تعالی نیز صدایم زد و من را به مسیری زیبا و البته شگرف فراخواند. با مشاهده ی افکار و احساسات و به طور کلی تجربه های روزانه، نور آگاهی و بودن در لحظه را بر مسیرم تاباند و راه شناخت را برایم روشن کرد. بهم نشان داد که بخشش، کلید گشایش دل هست. تعالی شکرگزار بودن لحظه به لحظه را درونم به شوق کشید و دوست داشتن ”خود” را قشنگ ترین عنصر رشد نامید. عنصری که همچون آتش بسیاری از گره ها ی درونی را می سوزاند و باز می کند. کافی بودن و لایق بودن را بهت هدیه می دهد. ‎تعالی به من تجربه ی پرشور ”خدمت” کردن را هدیه داد. لحظاتی که سیمرغ بلند پرواز عشق در خدمت، تاثیر گذاری و خلاقیت را به تمامیت خود نمایان میکند. در تعالی همدلی را آموختم. این که همه در مسیر هستیم و رشد یکی بر درخشش دیگری موثر هست. تعالی قشنگ ترین مدرسه ی زندگیم هست. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

درنگی در روزمرگی ها ....

درنگی در روزمرگی ها ....

مینا ابراهیمی هستم. تجربه ام از شرکت در تعالی را دوست داشتم باهاتون سهیم بشم. مدت ها بود حس میکردم سرعت زندگی به قدری بالا رفته که یه سری از ابعاد مهم زندگیم لا به لای دغدغه های روزمره فراموش میشه. یکی از اون ابعاد اصلی رشد شخصی بود که بین بدو بدوهای زندگی و شغل و روابط اجتماعی گم شده بود و من همیشه خلا اون رو حس میکردم. تعالی به زندگی من وارد شد و مثل یه ریسمان محکم، رشته خودشناسی و رشد شخصی رو به روزهام و لحظه هام گره زد. یه موقع هایی وسط اوج کار مجبورم کرد مکث کنم، برم توی کنج خلوت و فکر کنم و بنویسم و تمرین کنم و بخونم. اتصال من به خودم بزرگترین موهبت حضور در این گروه دوست داشتنی بوده. الان که حدود ۹ ماه از بودنم کنار تیم خوب تعالی میگذره، حس میکنم این مدت زندگیم عمق بیشتری پیدا کرده، شناختم از خودم بیشتر شده و مسیر پیش روم برام شفاف تر و روشن تر شده. خیلی خوشحالم که زندگی این فرصت و شانس رو به من داد. تاريخ ثبت تجربه : آذر ماه ١٣٩۹

 نماد آگاهی٬ عشق و آباد کردن...

نماد آگاهی٬ عشق و آباد کردن...

افسانه السادات موسوی هستم. از شهريور سال ١٣٨٥ وارد تعالي شدم، وقتی که ۲۰ سالم بود و از نظر شغلی، از نظر توانایی، درسی و… شروع راه زندگی ام بود. دیگه توی سنی بودم که بهتر بود تکلیفم با خواسته هام روشن بشه. از طریق کاملیا اسعدی دوست دوران کودکی ام با تعالی آشنا شدم. تعالی برای من یه هدیه بود و هست. تعالی به من یاد داد که توانایی ها و استعداد های افسانه رو بشناسم و حاضر بشم که زندگی ام رو بسازم. توی تیم کار کردن رو یاد گرفتم و به اجتماع، کودکان، دختران نوجوان و زنانی همچون افسانه خدمت کنم. تا اونها هم حاضر به ساختن زندگی هاشون باشن. تعالی برای من نماد آگاهی٬ عشق و آباد کردن است و فرصتي براي خدمت و خير كردن به خود و ديگران. سپاس از خداوند متعال كه فرصت تجربه تعالي و خدمت را به من داده. تاريخ ثبت تجربه:

رشد ...

رشد ...

مریم رمضانی هستم. خب من الان دقیقا دوره ی سومی هست که با تعالی همراه هستم و واقعا تاثیرش را نه تنها توی زندگیم بلکه در تمام رفتار هام حس میکنم. تعالی باعث شد که بفهمم کی هستم و از اون آدم منزوی و بداخلاق و عصبی در بیام. یه جورایی میتونم بگم که تعالی باعث شد که من از نظر فکری رشد کنم و بزرگ بشم. و اینم اضافه کنم که من اوایل ورودم به تعالی همش غر میزدم به جون تعالی ولی بعدا فهمیدم که چه اشتباه بزرگی کردم. همچنین تعالی به من در به دست آوردن اعتماد به نفسم کمک شایانی کرد چون که من به شدت اعتماد به نفس پایینی داشتم به حدی که داشت بهم آسیب میرسوند. تعالی به من کمک کرد تا معنی زندگی رو بفهمم و در لحظه زندگی کنم و خودم رو کشف کنم و بتوانم از ته دل خودمو دوست داشته باشم. تاريخ ثبت تجربه : دی ماه ١٣٩۹

Loading