شوق و عشق خالصانه...
تجربه تامین ارزاق برای حاشیه شهر تهران دی ۱۳۹۶ ناصر هستم. شاید یکی از بی نظیرترین جاهای که انسان میتونه به خویشتنش کمک کنه تا به خود بیاد کمک به همنوع خودش باشه، تجربه این که در جمع یک عده جوان بی نام و نشون و بی ادعا قرار بگیری که کاری دارند میکنند که جز خودشون و خداشون کسی ازش مطلع نیست (حتی خانواده های گروه هدف) جزء بی نظیر ترین و عجیب ترین تلنگرهای زندگی ام بوده، کلا از روزی که قصد کردیم که انجام بدیم تا روزی که برگردیم شاید چند روز زیادی نگذشت، ولی شوق و عشق خالصانه ای که اون چند روز تو چشم اون بچه ها دیدم خیلی وقته دیگه تکرار نشده برام. تاريخ ثبت تجربه : آذر ماه ١٣٩۹
سختی شیرین ...
سارا هستم،شرکت در پروژه های تعالی سخت اما نتیجه اش همیشه شیرین و دلچسب بوده . وقتی وارد پروژه می شدم نمی دونستم چه اتفاقی قراره بیوفته اوایل فقط سعی می کردم مسئولیتی که بهم داده می شد رو به درستی انجام بدم و از پسش بر بیام ولی وقتی می رفتم تو دل کار یا به مانعی در حین انجام کار بر میخوردم تازه با خوده جدیدم روبه رو می شدم چیز هایی که شاید خیلی وقتها بهش توجه نمیکردم و ازش رد میشدم . پروژه های تعالی همیشه برای من شادی ، رشد ، آگاهی و درنهایت یک رضایت قلبی داشته
تجربه امید ....
صفا هستم،حضور در پروژه پشتیبانی دوره مدیریت زندگی بر اساس تئوری انتخاب برای من تجربه امید بود قرار بود دخترای نازنینی که چند وقت فقط صداشون رو شنیده بودیم رو از نزدیک ببینیم و فرصتی بود که با هم در مورد دوره و انتخاب هاشون حرف بزنیم. وقتی که حرف می‌زدن و از تأثیرات دوره روی خودشون می‌گفتن یک بار دیگه برام مرور شد که آموزش چقدر میتونه تو آینده هر کدوم از ما اثر داشته باشه. از لحظه ورود نگاه گرمشون بهم کلی انرژی داد و مرور مفاهیم کنار هم بهم امکان داد که از شنیدن تجربه‌هاشون کلی چیز یاد بگیرم. هر کدوم مثل پروانه‌ای بودن که داره از پیله در میاد و با زیبایی‌اش می‌درخشه. توفیق خدمت و لذت دیدن درخشش دختران برام روزی به یاد موندنی ساخت
تجربه مهسا
مهسا هستم و چند سالي هست كه عضو تعالي شدم و افتخار داشتم در تعدادي از پروژه هاي تعالي حضور داشته باشم. دستاوردهاي من بعد از حضور در اين پروژه ها (مسؤليت اجتماعي) رشد، آگاهي و احساس رضايت، مفيد بودن، همدلي، عشق، شور و شوق بوده، از انجام كار خير حس خوبي مي گيرم و اين حس و حال به من انرژي ميده. دنيامون قشنگ تر ميشه اگر هر كسي در حد توان خودش، آرزويي هر چند كوچيك رو براورده كنه و يا گره از مشكلي باز كنه. حتما همه ما اطرافمون نيازمندهايي رو مي شناسيم كه اگر كاري از دستمون برمياد براشون انجام بديم و لبخند رو لبشون بياريم. من معتقدم خير و بركت اين مهر و محبت و خدمت خالصانه در زندگيمون جاري ميشه. بني آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوي به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار تو كز محنت ديگران بي غمي/ شايد كه نامت نهند آدمي
همدلی...
سعید یعقوبی هستم . متولد سال 1364 هستم. در حال حاضر 33 سالم هست و از سال ۹۲ به تعالی آمدم. من با کلاس های مفاهیم تعالی شروع کردم. این مفاهیم درک و نگاه جدیدی به من در زندگی داد. معرفی هشت بخش زندگی و گذاشتن اقدام و هدف در این بخش ها برای من نگاه متفاوت و با معنایی هست. انجام فعالیت های گروهی و عام المنفعه در جهت انجام خدمات اجتماعی، از جمله فعالیت های مفیدی می باشد که من در این فعالیت ها شرکت داشتم و با مفاهیمی همچون کار تیمی، همدلی، برنامه ریزی و هدف گذاری به صورت عملی و کار گاهی آشنا شدم. کسب مهارت های زندگی و ارتباطی از جمله مواردی هست که من در تعالی فرا گرفتم. این معانی و شناخت برای من تا انتهای زندگی ام باقی خواهند ماند. تاریخ نگارش : 16/2/1398
هم افزایی ...
سینا هستم توی پروژه ها مفهوم هم افزایی (سینرژی) به خوبی قابل درک هست؛ و این رو تجربه میکنی که شاید گاهی وقتها فکر کنی به تنهایی از پس یه مسولیت جدید بر نمیای، اما اولا تنها نیستی و در کنار تیم به یه پتانسیل نامحدود وصل هستی، همچنین به منبع بی انتهای امکاناتِ هستی وصل هستی و اگه اقدامهات و قصدهای متعالی ات در یک راستا باشه دلیلی وجود نداره که نتیجه مطلوب رو بدست نیاری. یاد گرفتم که بابت نقطه قوت ها، خودم رو تحسین کنم و بابت نقطه ضعفها و کم تجربگی ها، درسی بگیرم و بس! و درگیر سرزنش درونی و خود تخریبی نشم. با مشارکت در پروژه های اجتماعی هم رشد شخصی ام محقق میشه و هم در رشد و تعالی دیگران سهیم میشم، و نتیجه اش احساس خوبیه که تجربه میکنم. اگه این حس خوب نباشه، یه جای کار ایراد داره...
